صرف نظر از سخنان توهین آمیز رئیس دانشگاه کلمبیا که به دور از شان یک استاد دانشگاه بود ، سخنرانی رئیس جمهور مان در این دانشگاه فرصتی بود تا مواضع و دیدگاههای به حق ما به گوش مردم آمریکا برسد .
بنابر اظهارات رئیس دانشگاه کلمبیا قرار بود تا با طرح سئوالات از پیش تعیین شده و برخوردهای ناشایست در ادامه جنگ روانی چندین و چندساله رسانه های آمریکایی در دروغ پراکنی و سیاه نمایی ، از ایران چهره ای را نشان دهند که تا بحال برای مردم آمریکا تصویر کرده بودند که به لطف خدا و هوشیاری و تیزبینی دکتر این توطئه دشمن هم نقش برآب شده (قابل توجه کسانیکه می گفتند احمدی نژاد از سیاست سررشته ای ندارد)
قبل از سفر رئیس جمهور به سازمان ملل ، تبلیغات گسترده ای علیه وی توسط رسانه ها ی آمریکایی مخصوصاً فاکس نیوز انجام شد تا از اثرات مثبت این سفر کاسته شود . راستی چرا آمریکایی ها از سفرهای دکتر احمدی نژاد اینقدر واهمه دارند ؟
دکتر احمدی نژاد برخلاف بعضیها در برابر غرب منفعلانه برخورد نمی کند و با بیانات روشنگرانه و سئوالات واقع بینانه آنان را به چالش می کشد . سئوالاتی همچون "تحقیق در مورد هولوکاست" و "چرا باید تاوان جنایات غربی ها را مردم فلسطین بپردازند" که هنوز اندیشمندان و سیاست مداران غربی به آن پاسخ روشن و قانع کننده ای ندادند .
در سخنرانی دانشگاه کلمبیا علی رغم شانتاز تبلیغاتی رسانه های غربی ، دکتر توانست حقانیت مردم ایران را اثبات کند و پرده از چهره تزویر سیاست مداران آمریکایی و اسرائیلی بردارد و بدینجهت است که رئیس رژیم صهیونیستی از این سخنرانی اینگونه برآشفته و دعوت دانشگاه کلمبیا از رئیس جمهورمان را اشتباه می داند .
نقاط جالب و تامل برانگیز در سخنرانی و حاشیه های آن وجود دارد که درخورتوجه است
1- فشار رسانه ای به دانشگاه کلمبیا و مخالفت سیاستمداران آمریکا نشان داد علی رغم تبلیغات کذایی ، در آمریکا برای شنیدن حرف مخالفین گوش شنوایی وجود ندارد و احترام به نظر مخالف واژه مصرفی برای انحراف اذهان است و آنرا برای تضعیف کشورهای مخالف خود تجویز می کنند نه برای خود .
2- برخلاف ادعای غربیها ، دانشگاهها و رسانه های آمریکایی استقلال ندارند بلکه همه از دولت آمریکا دستور می گیرند و در واقع مجریان اوامر لابی صهیونیستها هستند . بیانه سیاسی رئیس دانشگاه کلمبیا قبل از سخنرانی دکتر احمدی نژاد تاییدی بر این واقعیت است .
3- تبلیغات رسانه های جمعی باعث شده تا مردم امریکا با واقعیتهای جهانی بیگانه باشند و در واقع آنها آن چیزی را می بینند و باور می کنند که رسانه های صهیونیستی القاء می کنند ، فلذا شکستن انحصار رسانه ای صهیونیستی مقدمه ای بر تبین حقانیت نظام مقدس جمهوری اسلامی است . ضمن اینکه چهره فریبکارانه آمریکا و غربیها و عوامل داخلی شان هم افشاء شده و جلوی بخش عظیمی از انحرافات گرفته خواهد شد .
4- برای بعضیها که غرب را مرکز تمدن و آزادی می پندارند نوع برخورد آمریکایی ها با مخالفینشان درس عبرتی می تواند باشد . آمریکایی ها آزادی را فقط برای خود و عوامل و دست نشانده های خود ، آنهم در راستای اجرای سیاستهای خود می خواهند و اگر کسی برخلاف خواست آنها سخنی بگوید به شدت تحریم و تخریب می شود .
5- آمریکاییها در بازداشت عوامل کودتای مخملی جنجال تبلیغاتی گسترده ای راه انداخته و از آنان با عناوین اندیشمند و محقق دفاع کردند ولی کسانی را که در مورد هولوکاست تحقیق می کنند دستگیر و محاکمه و زندانی می کنند . این تناقض رفتاری را چطور باید توجیه کرد .
6- آمریکاییه که خود اولین سازنده و بکارگیرنده بمب اتمی بوده و هنوز هم به دنبال ساخت و آزمایش نسلهای جدید و مخربتر این نوع سلاحها هستند به ما خرده می گیرند که به دنبال سلاح اتمی هستیم و به این بهانه جلوی پیشرفت ملت ما را می گیرند . ایا آنها به دنبال تضعیف نظام جمهوری اسلامی نیستند ؟ در حالیکه می دانیم در آینده نزدیک منابع فسیلی کشور تمام شده و برای تامین انرژی باید از منابع انرژی اتمی استفاده کنیم و اگر در آنروز تکنولوژی پیچیده مورد نیاز ساخت و راه اندازی راکتورهای اتمی را نداشته باشیم باید دست گدایی به سوی آنهایی دراز کنیم که برای نابودی ما توطئه می کنند و آیا اطمینانی وجود دارد که غربیها به ما سوخت اتمی بدهند؟
7- سئوالاتی که از رئیس جمهور شد عمدتاً همانهایی بود که دستگاه جنگ روانی آمریکا چندین ساله به عنوان حربه تبلیغاتی برعلیه ما بکار می برد که دکتر احمدی نژاد با صراحت و قاطعیت به آنها پاسخ داد . و همه اینها نشان می دهد که تمامی عناصر آمریکایی اعم از مراکز علمی و رسانه ای و ... هماهنگ با هم هستند و بر خلاف کشور ما که عده ای به تبعیت از سیاستهای غربیها به خیال خود به دنبال چندصدایی بوده و به آنهم افتخار می کنند . چه بهتر که در این مورد حداقل از اربابانشان درس بگیرند .
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر / یاعلی
انگار همین دیروز بود . خلبانان رژیم بعث با هواپیماها و بمبهای اهدایی نظام سلطه مراکز حساس نظامی ، اقتصادی ، صنعتی و فرودگاههای کشور را بمباران کردند . صدام سرمست غرور و با اتکای به حمایت و پشتیبانی غرب و شرق ، رجز پیروزی و فتح می خواند و در مخیله خود تصرف دو یا سه هفته ای ایران و سقوط نظام جمهوری اسلامی را تصویر می کرد .
انگار آب از آب تکان نخورده بود ، هیچ عکس العمل بین المللی و یا منطقه ای از جانب کشورهایی که مدعی آزادی و آزادیخواهی هستند به این تجاوز آشکار نشان داده نشد . همه دست به دست هم داده بودند تا انقلاب تازه متولد شده این ملت بزرگ را در نطفه خفه کنند . شرق و غرب علی رغم اختلافات دیرینه در این مورد خاص تفاهم استراتژیک داشتند و چه تفاهم کثیفی !
به یکباره جنوب ایران صحنه تاخت و تاز اجانب قرار گرفت . همه جا دود بود و آتش ، خون ، ناله کودک خردسال را می شنوی که در میان خرابه های ناشی از بمباران سراغ مادرش را می گیرد . مردم هراسان به دنبال پناهگاه می گشتند تا از تیر و ترکش و توپ در امان باشند . آری انگار همین دیروز بود . 31 شهریور 59 را می گویم همان روزی که نظام سلطه تصمیم خود را برای نابودی نظام نورسته مردمی بزرگ و رهیده از یوغ رژیم دیکتاتوری عملی کرد.
صاحبان واقعی انقلاب ، همانها که نه برای نان و آزادی غربی بلکه بمنظور احیاء و تثبیت اسلام ناب محمدی(ص) قیام کرده و با رژیم طاغوت درگیر شده بودند ، با احساس خطر کمربندها را محکم کرده و به سوی مناطق جنگی هجوم آوردند .
بنی صدر خائن همچون تمامی خائنان و وطن فروشان در کار دفاع مردم از وطنشان کارشکنی می کرد . بچه های سپاه مردم را سازماندهی کرده و با سلاحهای از رده خارج شده مسلح می کردند . ارتش اجازه تحویل تجهیزات پیشرفته به نیروهای مردمی و سپاه را نداشت . در حالیکه تانکهای صدام مثل مور و ملخ به شهرهای جنوبی کشور حمله ور شده بودند ما حتی به تعداد کافی موشک آرپی جی برای انهدام آنها نداشتیم . ولی هدف رزم آران سپاه توحید چیز دیگری بود ، ایستادگی تا آخرین سلاح ، آخرین نفر و آخرین قطره خون و چه جانانه ایستادند آنانکه در برابر تجاوز دنیای استکبار سد فولادینی را ایجاد کردند و هیمنه ارتش تا دندان مسلح صدام را با مقاومتشان به سخره گرفتند .
بعد پیروزی انقلاب اسلامی گروههایی که در انقلاب سهم ناچیزی داشتند خود را برای تصاحب مناصب و منابع حکومتی آماده کرده بودند که با بروز جنگ مردم را تنها گذاشته و به گوشه ای خزیدند و بعضی ها هم همچون منافقین نقش ستون پنجم را ایفا کردند .
بالاخره جنگ تمام شد ولی نظام سلطه موفق نشد به اهداف از پیش تعیین شده خود که نابودی کامل انقلاب اسلامی بود دست یازد . راستی جنگ تمام شده ؟! یعنی دشمن از تهدید نظام و کشورما منصرف شده ؟! و یا اینکه تاکتیکی دیگر برگزیده و اینبار با سلاح و تجهیزات دیگر به میدان آمده است؟
آری برادر دشمنی نظام سلطه با ما تمامی ندارد چرا که انقلاب ما موجودیت او را در خطر افکنده و او نیک می داند که این انقلاب سرآغازیست بر نابودی تمدن رو به افول غرب و برای همین است که از پا ننشسته و با تمامی توان خود برعلیه ما هجوم آورده ، آری برادر دشمن همان دشمن است و جهاد همچنان باقیست و باید کمربندها را محکمتر کرده و خود را به سلاح روز مجهز کنیم .
دیروز دشمن با تانک و توپ و موشک به جنگ ما آمده بود و امروز با سلاح روزنامه ، ماهواره ، اینترنت و ... هویت ما را نشانه رفته است . دیروز با احساس خطر همه بسیج شدیم ، سلاح برگرفتیم و در برابر دشمن ایستادیم . امروز هم باید سلاح برگیریم و از هویت ، فرهنگ ، انقلاب و نظام خود دفاع کنیم .
دیروز ستون پنجم اطلاعات جبهه را به دشمن می فروخت ، امروز هم ستون پنجمی در میان ماست که هم شکل و قیافه ماست ولی دل در گرو غرب دارد ، موجودیت ما و انقلابمان را به بهایی اندک به غربیها می فروشد . باید هوشیار بود و بیدار .
آری برادر جهاد همچنان باقیست ، وقت نشستن نیست ، باید همت کرد . اینبار هم ، همچون دیروز با جانفشانی تو و من انقلاب و نظام از گزند دشمنان و بدخواهان مصون خواهد ماند و یادمان باشد که این تهاجم مثل تهاجم دیروز خانه و کاشانه را بر سرمان خراب نمی کند بلکه فکر و اندیشه ما را هدف گرفته . دشمن می خواهد ما هم مثل او فکر کنیم و بپوشیم و بخوریم و زندگی کنیم و اگر اینچنین شد دیگر نیازی به تهاجم نظامی نیست چرا که دشمن به هدف خود رسیده و هویت ، انقلاب و نظام ما را در تصرف خود گرفته ولی به امید خدا آن روز فرا نخواهد رسید . انشا الله
یاد و خاطره دلاوریها و ایثارگریهای رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس گرامی باد
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر / یاعلی