محمدحسین جعفریان در دیدار شاعران با مقام معظم رهبری شعری را خواند که رهبر معظم انقلاب فرمودند: بدهید این شعر را خوشنویسی کنند و بدهید به بنیاد جانبازان و ایثارگران، آنجا آویزان کنند. جعفریان که خود جانباز است، این شعر را به جانبازان تحت درمان در «کلینیک درد» بیمارستان خاتم الانبیاء تقدیم کرده است. شعر محمدحسین جعفریان که در قالب نو سروده شده است، «عاشقانههای یک کلمن!» نام دارد.
دیگر نمیگویم؛ پیشتر نرو!
اینجا باتلاق است!
حالا میگردم به کشف باتلاقی تواناتر
در اینهمه خردی که حتی باتلاقهایش
وظیفهشناس و عالی نیستند.
همه چیز در معطلی است
میوهای که گل
پولی که کتاب مقدس
و مسجدی که بنگاه املاک.
ما را چه شده است؟
این یک معمای پیچیده است
همه در آرزوی کسب چیزی هستند
که من با آن جنگیدهام
و جالب آنکه باید خدمتکارشان باشم
در حالیکه دست و پا ندارم
گاهی چشم، زبان و به گمان آنها حتی شعور!
من بیدست، بیپا، زبان، گاهی چشم
و به گمان آنها حتی شعور
در دورافتادهترین اتاق بداخلاقترین بیمارستان
وظیفه حفاظت از مرزهایی را دارم
که تمام روزنامهها و شبکههای تلویزیونی
حتی رفقای دیروزم - قربتاً الیالله -
با تلاش تحسینبرانگیز
سرگرم تجاوز به آنند.
جالب آنکه در مراسم آغاز هر تجاوزی
با نخاع قطع شدهام
باید در صف اول باشم
و همیشه باید باشم
چون تریبون، گلدان و صندلی
باشم تا رسیدن نمایندگان بانکها
سپس وظیفه دارم فوراً به اتاقم برگردم.
من وظیفه دارم قهرمان همیشگی فدراسیونهای درجه چهار باشم
بیدست و پا بدوم، شنا کنم و …
دفاع از غرور ملی-اسلامی در تمام میادین
چون گذشته که با یازده تیر و ترکش در تنم
نگذاشتم آنها از پل «مارد» بگذرند
حالا یک پیمانکار آن پل را بازسازی کرده است
مرا هم بردند
خوشبختانه دستی ندارم.
اگر نه یابد نوار را من میبریدم
نشد.
وزیر این زحمت را کشید
تلویزیون هم نشان داد
سپس همه برگشتند
وزیر به وزارتخانهاش
پیمانکاران به ویلاهایشان
و من به تختم.
من نمیدانم چه هستم
نه کیفی و نه کمی
بی دست و پا و چشم و گوش و به گمان آنها حتی …
به قول مرتضی؛ کلمنم!
اما این کلمن یک رأی دارد
که دست بر قضا خیلی مهم است
و همواره تلویزیون از دادنش فیلم میگیرد
خیلی جای تقدیر و تشکر دارد
اما هرگز ضمانتی نیست
شاید تغییر کنم
اینجاست که حال من مهم میشود.
شاید حالا پیمانکاران، فرشتگان شبهای شلمچه
پاسداران پل مارد
و ترکش خوردگان خرمشهرند
شاید من
حال یک اختلاسپیشه خودفروخته جاسوسم
که خودم خرمشهر را خراب کردهام
و لابد اسناد آن در یک وزارتخانه مهم موجود است
برای همین باید، همینطور باید
در دور افتادهترین اتاق بداخلاقترین بیمارستان
زمان بگذرد
من پیرتر شوم
تا معلوم شود چه کارهام.
سرمایه من کلمات است
گردانم مجنون را حفظ کرد
یکصد و شصت کیلومتر مربع با پنجاه و سه حلقه چاه نفت
اما بعید میدانم تختم
یکصد و شصت سانتیمتر مربع مساحت داشته باشد
چند بار از روی آن افتادهام
یکبار هم خودم را انداختم
بنا بود برای افتتاح یک رستوران ببرندم!
من یک نام باشکوهم
اما فرزندانم از نسبتشان با من میگریزند
با بهره هوشی یکصد و چهل
آنها متهمند از نخاع شکسته من بالا رفتهاند
زنم در خانه یک دلال باغبانی میکند
و پسرم میگوید:
ما سهم زخم از لبخند شاداب شهریم.
فرو بریزید ای منورهای رنگارنگ!
گمانم در این تاریکی گم شدهام
و بین خطوط دشمن سرگردان،
آه! پس چرا دیگر اسیرم نمیکنند
آه! چه کسی یک قطع نخاعی بیمصرف را اسیر میکند
و باز آه! چه کسی یک اسیر را اسیر میکند
آه و آه که از یاد بردم، من اسیرم
زندانی با اعمال شاقه
آماده برای هر افتتاح، اعلام رای
و رقصیدن به سازها و مناسبتهای گوناگون
و بیاختیار در انتخاب غذا
انتخاب رؤیاها
حتی در انشای اعترافاتم.
و شهید، شهید که چه دور است و بزرگ
با تمام داراییش؛
یک شیشه شکسته
یک قاب آلومینیومی
و سکوت گورستان
خدا را شکر، لااقل او غمی ندارد
و همیشه میخندد
و شهید که بسیار دور است از این خطوط ناخوانا
از این زبان بیسابقه نامفهوم
و این تصاویر تازه و هولناک،
خدا را شکر! لااقل او غمی ندارد
و همیشه میخندد
و بسیار خوشبخت است
زیرا او مرده است.
و من اما هر صبح آماده میشوم
برای شکنجهای تازه
در دور افتادهترین اتاق بداخلاقترین بیمارستان
در باغ وحشی به نام کلینیک درد
تا مواد اولیه شکنجهای تازه باشم
برای جانم
تنم
وطنم
تا باز خودم را از تخت یک مترو شصت سانتیام
به خاک بیندازم
اما نمیرم
درد این ستون فقرات کج
و فراق
لهم کند
اما همچنان شهیدی زنده باقی بمانم.
منبع سایت دیار رنج
ادامه پست قبلی
در جنگ رسانه ای از روشها و تاکتیکهای مختلفی متناسب با شرایط و جغرافیای عمومی (جغرافیای جنگ روانی) استفاده می شود . بعضاً با بمباران اطلاعات و یا ارائه اطلاعات نادرست و یا مشابه سازی و… گروه هدف را مجبور می کنند تا منافع مهاجم را بر منافع ملی ترجیح دهند . همه تاکتیکهای جنگ رسانه ای بر پایه ایجاد ترس در مخاطب استوار است . تا مخاطب نترسد نمی توان در رفتارش تغییری ایجاد کرد .
رسانه در یک دید کلی از ابزارهای جنگ روانی است و همان اهداف جنگ روانی را هم دنبال می کند یعنی هدف جنگ رسانه ای تغییر رفتار در دولتها و ملتهاست تا بدینوسیله کشور مهاجم اراده خود را بر گروه هدف تحمیل کند و اولین هدف ملتها هستند چرا که ملتها در خط مقدم مبارزه با هر مهاجمی قرار دارند و از طرفی دولتها هم به اتکای ملتشان می توانند در برابر بیگانگان ایستادگی کنند .
این جنگ به دو شیوه کلی اعمال می شود . در شیوه اول دولت مردان با استفاده از رسانه ها تحت فشار قرار می گیرند تا در آنان ترس ایجاد شده و مجبور شوند در برابر متخاصم عقب نشینی کنند و درنهایت به آنان باج دهند و در شیوه دوم ملتها را برعلیه دولتشان می شورانند و دولت در اثر فشار افکار عمومی تغییر رفتار داده و غیر مستقیم خواسته های بیگانگان را برآورده می کنند .
پیچیدگی های جوامع عصر حاضر و نقش غیرقابل انکار رسانه ها در شکل دهی افکار عمومی باعث شده تا از این ابزار در زمینه های فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی و نظامی بیشتر از گذشته استفاده شود . کارکرد رسانهها در تصمیمگیریهای روزمره زندگی برای مردم هم سودمند و هم زیانآور است زیرا رسانههای گروهی همچون تیغ دو دم هستند که میتوانند پیوستگی و همگنی پدید آورند ، قادر به وسعت بخشیدن و ژرفتر ساختن شکافهای اجتماعی هستند و هم میتوانند بشارتدهنده توسعه باشند و هم بذر ایدئولوژی ضدتوسعه را در فضای جامعه بپراکنند. آنها حس امنیت کاذبی را القاء مینمایند، ذهنها را از مسائل عینی دور میسازد ضمن اینکه میتوانند به ایجاد شور و شوق، حیات و بالندگی در یکایک اعضای جامعه که یکی از کارکردهای مثبت رسانههای جمعی است با انتقال و بیان واقعیتهای جامعه و روشنگری در عرصه تهدیدات منافع ملی و نه گروهی و شخصی تحقق بخشند.
کارکردهای مثبت رسانه های جمعی به شرح زیر می باشد :
1. غنی سازی ادبیات و فرهنگ گفتگو در جامعه
2. نهادینه کردن فرهنگ پرسش گری و پاسخگویی
3. اطلاع رسانی شفاف ، مستند و بیطرفانه
4. جهت دهی به احساسات و هیجانات
5. مشارکت در تصمیم گیری های ملی
6. ارتقا سطح آگاهی های سیاسی و اجتماعی جامعه
7. تعمیق قانون مداری و احترام به قانون در جامعه
8. مشارکت در تولید فکر و اندیشه
9. ایجاد ارتباط منطقی بین مردم و مسئولین
10. انتقال مشکلات مردم به مسئولین با رعایت بی طرفی
11. حمایت از عملکرد منطقی دولت و تشویق مردم به همراهی با برنامه های دولت
12. آرام سازی مردم و تعمیق بهداشت روانی مردم
13. تعمیق آزادی های فردی و اجتماعی
14. و…
کارکردهای منفی رسانه ها :
1. ایجاد هیجانات کاذب در جامعه و هدایت آن برخلاف مصالح جامعه.
2. ایجاد نیازهای کاذب و تحمیل هزینه های مادی و معنوی به جامعه .
3. القاء خواستهای جناحی بعنوان خواست ملی (کارکرد گروهی) .
4. دامن زدن به اختلافات گروههای سیاسی و تحمیل هزینه آن به جامعه .
5. مشغول کردن مردم به دعواهای گروهی و جلوگیری از رشد آگاهی های سیاسی عمومی .
6. ایجاد تنش بین دولت و مردم .
7. سوء استفاده از آزادی که منجر به محدود شدن آزادی از طرف حکومت می شود .
8. همراهی با بیگانگان و ترجیح دادن منافع آنان به منافع ملی
9. خدشه دار کردن امنیت روانی جامعه
10. ایجاد جو مسموم در جامعه با ترویج تهمت ، افترا و انگ زدن
11. و…
شیوهایی (تاکتیکها) که در جنگ رسانه ای کاربرد دارد :
1. تاکتیک حذف : بخشی از اطلاعات حذف شده و اطلاعات ناقص به مخاطب ارائه می شود .
2. بزرگ نمایی(کلی بافی) : جزئیات اطلاعات حذف شده و به کلیات اهمیت داده شده بزرگنمایی می شود .
3. کوچک نمایی : موفقیت ها و توانمندیهای طرف مقابل (گروه هدف) کوچک و کم اهمیت شمرده می شود .
4. زمانبندی : اطلاعات و اخبار با تاخیر به مخاطب ارائه می شود .
5. تاکتیک قطره چکانی : برای آنکه مخاطب به اطلاعات صحیح و کامل دسترسی نداشته باشد اطلاعات بصورت پراکنده ارائه می شود .
6. تاکتیک تبخیر : پخش شایعه برای سردرگم کردن مخاطب زمانیکه مخاطب نسبت به موضوعی اطلاعاتی ندارد و یا اطلاعاتش کم است .
7. تاکتیک دروغ بزرگ : ارائه اطلاعات غیرواقعی خیلی بزرگ برای سرپوش گذاشتن بر ضعف خودی .
8. تاکتیک موجی : ارائه اطلاعات مداوم اما با افت و خیز
9. تاکتیک وارونه : اطلاعات واقعی وارونه جلوه داده می شود .
10. تاکتیک خرد کردن : در این شیوه مخاطبین دسته بندی شده و انسجام جامعه هدف از هم می پاشد .
11. تاکتیک ترور: در این شیوه با تهمت و چهره مسئولین در میان مردم تخریب می شود .
12. تاکتیک انگاره سازی : اتفاقی که در محلی با شرایط متفاوت به وقوع پیوسته در محیط دیگر انگاره سازی می شود (احتمال وقوع آن القاء می شود)
13. آگاهی کاذب : توزیع اطلاعات بدون مشخص بودن زمان و مکان وقایع .
14. تاکتیک محرومیت : گروه هدف از دسترسی به اطلاعات محروم می شود .
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر یاعلی (ع)